loading...
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ شهـرآرزوها Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ
م.ه بازدید : 87 چهارشنبه 11 مرداد 1391 نظرات (0)
 یهروز غضنفربه پسرش می گه این جوری که تو داری درس می خونی در آینده حتی یهگوساله هم نمی شی. اصلا می دونی گوساله چیه ؟ پسر: آره که می دونم گوساله،کسیه که باباش گاو باشه
 
یارو چراغ قوه میسازه که با نوره خورشید کار میکنه!

فری داشته دعا می کرده: خدایا منو نیامرز! ازش می پرسن چرا این جوری دعا می کنی؟ می گه دارم شکسته نفسی می کنم!

 تهرانیه داشت واسه ابادانیه خالی می بست می گه من یه سگ دارم وقتیمیاد خونه در می زنه …. ابادانیه می گه : ولک مگه سگت کلید نداره ؟؟؟؟
 به یارو میگن بن بست روتعریف کن.میگه:میری … میری… دیگه نمیری!

 اصفهانیه میره دکتر. دکتره بعداز معاینه کامل میگه: آقا تقریباً همهاورگانهای شما خرابند! من تعجب می کنم شما چه جوری تا حالا زنده موندین!؟اصفهانیه: خب، آخه تا حالا نیومده بودم دکتر!!!!
 از آدم خسيسي پرسيدند: بزرگ ترين آرزويت چيست؟ خسيس جواب داد: کچل شوم تا ديگر هرگز پول سلماني ندهم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1064
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 14
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 16
  • بازدید امروز : 54
  • باردید دیروز : 19
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 388
  • بازدید ماه : 388
  • بازدید سال : 9,093
  • بازدید کلی : 222,560